نیشابور، سرزمین هفت اقلیم

دیباچه‌ای بر گردشگری در نیشابور

نیشابور، سرزمین هفت اقلیم

دیباچه‌ای بر گردشگری در نیشابور

خیابانی به نام بینالود

خیابان بینالود

اینجا نیشابور است ...

اینجا نیشابور است؛ ضلع جنوبی بوستان شهدای گمنام؛ در ابتدای شرقی خیابان معراج تا تقاطع خیابان بینالود؛ دیواری با زمینه لیمویی‌رنگ، خودنمایی می‌کند. این دیوار، چهره‌نگاره دو تن از شاعران نامدار معاصر نیشابور و مصرعی از شعر آنان را میزبانی می‌نماید؛ زنده‌یاد استاد ادیب نیشابوری و زنده‌یاد استاد حیدر یغمای نیشابوری. این دیوار‌نگاره زیبا که به کوشش سازمان فرهنگی-ورزشی شهرداری نیشابور و به هنرمندی بانو «مریم آبروان» سامان یافته، با همه سادگی خود، اشاره‌گر به یکی از مولفه‌های هویت فرهنگی نیشابور است؛ «نیشابور، شهر شعر و شعور». کاری ساده، اما حامل معنا و پیام.

 

ادامه مطلب ...

روح عرفان، از کدکن تا نیشابور

تندیس عطار- شهر تاریخی کدکنتندیس شیخ فریدالدین عطار نیشابوری در زادگاهش کدکن

زبان و ادبیات فارسی، یکی از پربارترین حوزه‌های فرهنگ و ادبیات در جهان، و ادبیات عرفانی، همچون ستون خیمه و گرانیگاه کاخ بلند زبان و ادبیات فارسی است. در ادبیات عرفانی زبان فارسی، سه تن دارای جایگاه وِیژه‌ای می‌باشند که از این سه، به عنوان «مثلث ادبیات عرفانی ایران» یاد می‌کنند؛ این سه بزرگ سنایی غزنوی، عطار نیشابوری و مولوی بلخی می‌باشند. مولانا که با شاهکارش یعنی «مثنوی معنوی»، سرآمد نگارندگان ادبیات عرفانی است، این معنی را چنین به رشته نظم درآورده است:

عطار، روح بود و سنایی، دو چشم او

مـا از پـی سنـایی و عطـار آمــده‌ایـم

عطار، روح بود و سنایی، دو چشم او

مـا از پـی سنـایی و عطـار آمــده‌ایـم

 

ادامه مطلب ...

مدینة‌الرضای نیشابور، یادمان‌های رضوی و بوستان شهدای گمنام

 بوستان شهدای گمنام نیشابور

«مدینة‌الرضا» یکی از لقب‌های نیشابور است که به یکی از تابناک‌‌ترین رویدادهای فرهنگی تاریخ نیشابور، و یکی از زرّین‌ترین و مهم‌ترین برگ‌های تاریخ تشیع، اشاره می‌نماید؛ نامورترین نگارنده تاریخ کهن نیشابور، ابوعبدالله الحاکم نیشابوری، این رویداد را با عبارت «مفاخر نیسابور قدیم که برکت آن تا ابد بر سُکّان این بلد، فایض و باقی است»، توصیف می‌نماید و با جمله «در سنة ماتین من الهجرة، نشابور، به مَقدَمِ حضرت ایشان، روضات جنان شد ...»، سخن از این برگ زرّین تاریخ شیعه را می‌آغازد. باری! سخن از حضور هشتمین پیشوای شیعیان جهان در نیشابور در سال 200 هجری و در جریان مسافرت ایشان از مدینه به مرو است. نوشته‌اند که امام رضا علیه‌السلام، در محله فُز کوچه بلاس‌آباد اقامت گزیدند و منزل شخصی به نام «پسنده نیشابوری»، میزبان ایشان گردید. امام در زمان حضورشان در نیشابور، در محافل عمومی و علمی شهر نیز حضور می‌یافته‌اند و مردمان این دیار از مصاحبت ایشان، بهره‌مند بوده‌اند.

 

ادامه مطلب ...

شیردال ‌نیشابور؛ پیکره‌ای ساسانی، در شهر تاریخ و اسطوره

شیردال باستانی نیشابور، پیکره‌ای از دوران ساسانی

 

«نامکی شَتریهائی اِیران» به زبان فارسی میانه (پهلوی)، که با نام «نامه شهرستانهای ایران» به فارسی امروز برگردانده شده، تنها نسک برجای مانده از دوران ساسانیان است که ویژه جغرافیای ایرانشهر و یادکرد شهرستان‌های ایران است. در گفتارِ «نامه شهرستانهای ایران»، نیشاپور، از شهرهای جغرافیای خاوران ایرانشهر است که به دست «شاپوهری ارتخشیران» بنیان گذاشته می‌شود؛ «شتریستان نیوشاپوهر، شاپوهری ارتخشیران کرت، پت هان گاس، کاش پهلیزک ای تور، اوزت، اوش هم گیواک فرموت کرتن» یعنی: شهرستان نیشابور را شاپور اردشیران ساخت بر آنجا که پهلیزک تو را شکست داد و به همان جای، فرمود ساختنش.  

ادامه مطلب ...

در حریم سیمرغ؛ سفرنامه از نیشابور تا کدکن

بی‌زبان آمد از آن حضرت، خطاب       کآینه است این حضرت، چون آفتاب

هر که آید خویشتن بیند در او       تن و جان، هم جان و تن، بیند در او

چون شمـا سی‌مرغ، اینجا آمدید       سی، در این آینه، پیدا آمدید

گــر چهل، پنجاه مرغ، آیند باز       پرده‌یی از خویش، بگشایند باز

گرچه بسیاری بـسر شده‌اید       خویش می‌بینید و خود را دیده‌اید

این همه وادی که واپس کرده‌اید       وین همه مردی، که هر کس کرده‌اید

محو ما شد در صد عزّ و ناز       تـا بـه ما در خویشتن یابید باز

«عطار نیشابوری»


 در حریم سیمرغ-سفرنامه از کدکن تا نیشابور

منطق‌الطیر فریدالدین عطار نیشابوری، تبلور جهان‌نگری ناب عرفانی ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی، بزرگترین تمثیل عرفانی در جهان اسلام و یکی از ارجمندترین آثار عرفانی جهان بشریت به شمار می‌آید. منطق‌الطیر، شاهکار ادبیات عرفانی زبان فارسی است. در منطق‌الطیر؛ «سیمرغ»، رمز و نماد «حقیقت» است که برای رسیدن به او، باید هفت وادی طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا گذشت تا به آن حقیقت دست یافت. از نظر عطار، حقیقت «سیمرغ» یعنی به خود رسیدن، وقتی که سالک از مراحل دشوار و صعب و خطرناک گذشت و در هر وادی و مرحله، چیزی را از وجود خویش دور کرد و ترک علایق کرد و صافی شد، آنگاه او و همه آن‌ها که با او همراهند به حقیقت یا جوهر سیمرغ دست می‌یابند. عطار، این موضوع را از زبان مرغان، نقل می‌کند؛ هدهد، پیر و مرشد و راهنمای مرغان است. در داستان عرفانی منطق‌الطیر یا «زبان مرغان»، هر مرغی نماد و رمز گروهی خاص از مردم است. آن‌ها پس از آن‌که پاک و منزه می‌شوند و نور الهی بر آن‌ها می‌تابد. در برابر آینه‌ حق‌نما قرار می‌گیرند، پس بیش از عکس سی مرغ در آن آینه نمی‌بییند، چنین است که درمی‌یابند که به حقیقت، بین آن‌ها و سمیرغ، جدایی نیست.

  ادامه مطلب ...