نیشابور، سرزمین هفت اقلیم

دیباچه‌ای بر گردشگری در نیشابور

نیشابور، سرزمین هفت اقلیم

دیباچه‌ای بر گردشگری در نیشابور

روح عرفان، از کدکن تا نیشابور

تندیس عطار- شهر تاریخی کدکنتندیس شیخ فریدالدین عطار نیشابوری در زادگاهش کدکن

زبان و ادبیات فارسی، یکی از پربارترین حوزه‌های فرهنگ و ادبیات در جهان، و ادبیات عرفانی، همچون ستون خیمه و گرانیگاه کاخ بلند زبان و ادبیات فارسی است. در ادبیات عرفانی زبان فارسی، سه تن دارای جایگاه وِیژه‌ای می‌باشند که از این سه، به عنوان «مثلث ادبیات عرفانی ایران» یاد می‌کنند؛ این سه بزرگ سنایی غزنوی، عطار نیشابوری و مولوی بلخی می‌باشند. مولانا که با شاهکارش یعنی «مثنوی معنوی»، سرآمد نگارندگان ادبیات عرفانی است، این معنی را چنین به رشته نظم درآورده است:

عطار، روح بود و سنایی، دو چشم او

مـا از پـی سنـایی و عطـار آمــده‌ایـم

عطار، روح بود و سنایی، دو چشم او

مـا از پـی سنـایی و عطـار آمــده‌ایـم

 

ادامه مطلب ...

در حریم سیمرغ؛ سفرنامه از نیشابور تا کدکن

بی‌زبان آمد از آن حضرت، خطاب       کآینه است این حضرت، چون آفتاب

هر که آید خویشتن بیند در او       تن و جان، هم جان و تن، بیند در او

چون شمـا سی‌مرغ، اینجا آمدید       سی، در این آینه، پیدا آمدید

گــر چهل، پنجاه مرغ، آیند باز       پرده‌یی از خویش، بگشایند باز

گرچه بسیاری بـسر شده‌اید       خویش می‌بینید و خود را دیده‌اید

این همه وادی که واپس کرده‌اید       وین همه مردی، که هر کس کرده‌اید

محو ما شد در صد عزّ و ناز       تـا بـه ما در خویشتن یابید باز

«عطار نیشابوری»


 در حریم سیمرغ-سفرنامه از کدکن تا نیشابور

منطق‌الطیر فریدالدین عطار نیشابوری، تبلور جهان‌نگری ناب عرفانی ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی، بزرگترین تمثیل عرفانی در جهان اسلام و یکی از ارجمندترین آثار عرفانی جهان بشریت به شمار می‌آید. منطق‌الطیر، شاهکار ادبیات عرفانی زبان فارسی است. در منطق‌الطیر؛ «سیمرغ»، رمز و نماد «حقیقت» است که برای رسیدن به او، باید هفت وادی طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا گذشت تا به آن حقیقت دست یافت. از نظر عطار، حقیقت «سیمرغ» یعنی به خود رسیدن، وقتی که سالک از مراحل دشوار و صعب و خطرناک گذشت و در هر وادی و مرحله، چیزی را از وجود خویش دور کرد و ترک علایق کرد و صافی شد، آنگاه او و همه آن‌ها که با او همراهند به حقیقت یا جوهر سیمرغ دست می‌یابند. عطار، این موضوع را از زبان مرغان، نقل می‌کند؛ هدهد، پیر و مرشد و راهنمای مرغان است. در داستان عرفانی منطق‌الطیر یا «زبان مرغان»، هر مرغی نماد و رمز گروهی خاص از مردم است. آن‌ها پس از آن‌که پاک و منزه می‌شوند و نور الهی بر آن‌ها می‌تابد. در برابر آینه‌ حق‌نما قرار می‌گیرند، پس بیش از عکس سی مرغ در آن آینه نمی‌بییند، چنین است که درمی‌یابند که به حقیقت، بین آن‌ها و سمیرغ، جدایی نیست.

  ادامه مطلب ...